methodsدیکشنری انگلیسی به فارسیمواد و روش ها، روش، متد، شیوه، نوع، اسلوب، طریقه، طرز، رویه، سیاق، روند، عنوان، رسم، نحو، مسلک، منوال، راه، طریق، طور، سبک
روشهای خطیسازیlinearization methodsواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای یافتن جواب یک مسئلۀ غیرخطی براساس دنبالهای از جوابهای مسئلههای خطی
روشهای سدّیbarrier methodsواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای پیشگیری از بارداری که در آن با استفاده از یک ابزار مانع عبور زامه از زهراه یا دهانۀ زهدان میشوند
روشهای لفافپیچیwrapping methodsواژههای مصوب فرهنگستانروشهای بستهبندی مواد غذایی با کاغذ یا دیگر مواد انعطافپذیر
آمار استوارrobust statisticsواژههای مصوب فرهنگستانمجموعه شیوهها و آزمونهای آماری که حتی در صورت انحراف نسبی از فرضهای پایه، عملکردی مطلوب دارند متـ . روشهای آماری استوار robust statistical methods
روشهای تغییر طرحوارهschema change methodsواژههای مصوب فرهنگستانفنونی برای اصلاح مفهومِ الگوهای شناختی و هیجانی و جسمانی که فرد از تجربههای دوران کودکی دربارة خود و دیگران و گروهها و موقعیتها کسب میکند و در زندگی کنونی او مشکلساز است
روشهای تقویمیcalendar-based methodsواژههای مصوب فرهنگستانروشهای تنظیم خانواده مبتنی بر پرهیز از نزدیکی محافظتنشده از شروع روزهای باروری در چرخۀ قاعدگی تا پایان آن متـ . فنون تقویمی calendar techniques
روشهای توسعة چابکagile development methodsواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهروشهایی که در آن راهکارهای مشارکت گروههای مختلف توسعهدهنده در یک طرح تعیین میشود