پوشانش قالبmould coating, mould facing, mould dressingواژههای مصوب فرهنگستانایجاد پوششی مقاوم بر روی قالبهای عموماً ماسهای برای جلوگیری از برهمکنشهای حرارتی یا شیمیایی یا فیزیکی مواد مذاب و قالب
الگوmould/ moldواژههای مصوب فرهنگستاننمونة ساختهشدة دقیقاً متناظر با اجزای شناور که برای شکلدهی و برش نهایی اجزای شناور از آن استفاده میشود
برشکاریmould lofting/ mold loftingواژههای مصوب فرهنگستانبرش دادن اجزای سازة کشتی براساس الگوهای ازپیشطراحیشده
آبکپکwater mould/ water moldواژههای مصوب فرهنگستانقارچهای اُاُمیست (Oomycetes) که برای رشدونمو وابسته به آب هستند و اغلب در سطح آب تودهای جُلینه تولید میکنند
الگوی ورگهbeam mould/ beam moldواژههای مصوب فرهنگستانالگویی که انحنا و طول هر ورگة شناور را نشان میدهد