مرازلغتنامه دهخدامراز. [ م َ ] (ع اِ) پستان . (منتهی الارب ). ثدی . (متن اللغة). || یقال هو خفیف المراز و المرازة؛ وقتی که بیازماید آن را تا ثقل وی معلوم کند. (از منتهی الارب ).
مراشلغتنامه دهخدامراش . [ م َ ] (اِ) به معنی قی باشد که آن را شکوفه و استفراغ هم میگویند و به این معنی به حذف الف نیز آمده است که مرش باشد. (برهان قاطع). ظاهراً این کلمه مصحف هراش است . (یادداشت مؤلف ). رجوع به هراش شود. || قی کننده . (ناظم الاطباء)؟
مراشلغتنامه دهخدامراش . [ م َ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان انگوران بخش ماه نشان شهرستان زنجان ، در 36هزارگزی جنوب غربی ماه نشان بر کنار راه افشار به زنجان در منطقه ٔ کوهستانی سردسیری واقع و دارای 552 تن سکنه است . آبش از رودخانه