nettledدیکشنری انگلیسی به فارسیnettled، رنجه داشتن، بوسیله گزنه گزیده شدن، خونکسی را بجوش اوردن، بر انگیختن، ایجاد بی صبری و عصبانیت کردن
نئطللغتنامه دهخدانئطل . [ ن ِءْ طِ ] (ع اِ) آفت سخت . (ناظم الاطباء). رجوع به نَیطَل شود. || (ص ) مصاحب زیرک . (ناظم الأطباء). رجوع به نَیطَل شود.
نیتللغتنامه دهخدانیتل . [ ن َ ت َ ] (اِخ ) دهی است از توابع کجور بخش مرکزی شهرستان نوشهر. در 6هزارگزی جنوب غربی کجور، در منطقه ٔ کوهستانی سردسیری واقع است و 225 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و رودخانه ٔ محلی ، محصولش غلات و ارزن