25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
observer
مراقب
dispatchers
scimiters
bailiffship
outsettler
بیشتر بدانید
نرمپر
حسین آباد
لایه خامه (شیرینی پزی)
ونده
bigamizing
نمای ساختمان
جستوجوی دقیق
observers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناظران، مشاهده کننده، پیرو رسوم خاص
جستوجوی همآوا
observer's meridian
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مریدین ناظر
جستوجوی همآغاز
observership
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رصدخانه