activeدیکشنری انگلیسی به فارسیفعال، کاری، معلوم، کنشگر، کنشی، ساعی، دایر، حاضر بخدمت، تنزل بردار، با ربح، کنشور، پر کار
دفاع هشتoctave, parry 8واژههای مصوب فرهنگستاندرشمشیربازیِ تامتن و برتن، وضعیت دفاعی شمارة هشت که در آن نوک شمشیر پایینتر از دست قرار دارد و شمشیرباز دربرابر ضربههای هدایتشده بهسوی پایین و بیرون هدف به دفاع میپردازد