ونگ و ونگلغتنامه دهخداونگ و ونگ . [ وَ / وِ گ ُ وَ / وِ ] (ترکیب عطفی ، اِ صوت مرکب ) در تداول ، ناله ٔ توأم باگریه . زاری همراه گریه . آوای گریه ٔ ممتد و آهسته .
برجا1en garde1 (fr.), on guard1واژههای مصوب فرهنگستانوضعیت استقرار شمشیرباز در آغاز بازی یا پس از فرمان شروع مجدد
برجا2!en garde2 ! (fr.), on guard2!واژههای مصوب فرهنگستانفرمانی به شمشیربازان پیش از آغاز بازی برای قرار گرفتن در حالتی که بتوانند حمله یا دفاع کنند
onدیکشنری انگلیسی به فارسیبر، در مسیر، به پیش، همواره، روشن، برقرار، باعتبار، به، بر روی، روی، در روی، برای، در باره، در بر، بالای، بنا بر، سر، راجع به، بطرف، بعلت، بخرج، وصل