دمای نظمیordering temperatureواژههای مصوب فرهنگستاندمایی که در آن یا در مجاورت آن گذار فاز رخ میدهد
اصل خوشترتیبیwell-ordering principleواژههای مصوب فرهنگستاناصلی مبتنی بر اینکه برای هر مجموعۀ میتوان ترتیبی تعریف کرد که آن مجموعه را خوشترتیب کند
ترتیب جزئیpartial order, ordering, order relationواژههای مصوب فرهنگستانرابطهای دوتایی میان اعضای یک مجموعه که بازتابی و پادمتقارن و ترایا باشد
دمای نظمیordering temperatureواژههای مصوب فرهنگستاندمایی که در آن یا در مجاورت آن گذار فاز رخ میدهد
اصل خوشترتیبیwell-ordering principleواژههای مصوب فرهنگستاناصلی مبتنی بر اینکه برای هر مجموعۀ میتوان ترتیبی تعریف کرد که آن مجموعه را خوشترتیب کند
ترتیب جزئیpartial order, ordering, order relationواژههای مصوب فرهنگستانرابطهای دوتایی میان اعضای یک مجموعه که بازتابی و پادمتقارن و ترایا باشد