25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
logout
quisle
outleap
outfired
outchides
outslid
بیشتر بدانید
essentializing
gonotokont
باهتياج
خواستگاه
priming
نظر افکندن
جستوجوی دقیق
outcroppings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خروج
جستوجوی همآوا
outcropping
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خروج، سر بیرون کردن، رخ دادن، نمودار شدن
برون زدن
outcropping
واژههای مصوب فرهنگستان
ظاهر شدن و مرئی شدن در سطح زمین متـ . برونزنش