outdistancedدیکشنری انگلیسی به فارسیخارج شده است، سبقت گرفتن بر، عقب گذاشتن، خیلی جلوتر از دیگری افتادن
outdistanceدیکشنری انگلیسی به فارسیفاصله از فاصله، سبقت گرفتن بر، عقب گذاشتن، خیلی جلوتر از دیگری افتادن
outdistancesدیکشنری انگلیسی به فارسیخارج از محدوده، سبقت گرفتن بر، عقب گذاشتن، خیلی جلوتر از دیگری افتادن