perforationدیکشنری انگلیسی به فارسیسوراخ کردن، سوراخ، ایجاد سوراخ، لبه کنگرهیی مثل تمبرپست، عمل سوراخ کردن، سفت
فیلم تکآژsingle perforation, single perforated film, single perf.واژههای مصوب فرهنگستانفیلمی که تنها یکی از حاشیههای آن سوراخدار است
فیلم دوآژdouble perforation, double perforated film, double perf. stock, double perf.واژههای مصوب فرهنگستانفیلمی که هر دو حاشیۀ آن سوراخدار است