perkدیکشنری انگلیسی به فارسینفس کشیدن، باد کردن، جوشیدن، سینه جلو دادن، صاف کردن، خود را گرفتن، سربالاگرفتن، اراستن
parkدیکشنری انگلیسی به فارسیپارک، گردشگاه، باغ ملی، پردیز، شکارگاه محصور، درماندگاه اتومبیل نگاهداشتن، اتومبیل را پارک کردن، قرار دادن
perkدیکشنری انگلیسی به فارسینفس کشیدن، باد کردن، جوشیدن، سینه جلو دادن، صاف کردن، خود را گرفتن، سربالاگرفتن، اراستن
perkدیکشنری انگلیسی به فارسینفس کشیدن، باد کردن، جوشیدن، سینه جلو دادن، صاف کردن، خود را گرفتن، سربالاگرفتن، اراستن