ponesدیکشنری انگلیسی به فارسیپونه، قلنبه، نان بیضی شکلارد ذرت، نان شیر مال، کسیکه ورق بازی رابر میزند
antiphoniesدیکشنری انگلیسی به فارسیantiphonies، تهلیل خوانی، سرود تهلیلی، جواب، انعکاس یا جواب سرود و موسیقی