شاش، شاشیدن
گودال هلو
پیک
آفت، افت، طاعون، بلاء، مایه ازار واسیب
اسب
پشه، اه اظهار نفرت کردن، اه و پیف کردن
پیازها
پوسیدگی
pissasphalt
جسد
ترسناک، شاشیدن
piss
piss, urine
piss, urinate
خسته شدم
اسپیس