proceedدیکشنری انگلیسی به فارسیادامه دهید، اقدام کردن، رهسپار شدن، پیش رفتن، حرکت کردن، پرداختن به، ناشی شدن از
proceededدیکشنری انگلیسی به فارسیاقدام کرد، اقدام کردن، رهسپار شدن، پیش رفتن، حرکت کردن، پرداختن به، ناشی شدن از
همایشنامهproceedings, transactions, conference proceedingsواژههای مصوب فرهنگستانبرنامۀ برگزاری جلسات یک همایش، معمولاً همراه با مجموعهای از چکیده و/ یا متن کامل مقالات و گزارشهایی که در آن همایش ارائه شده است
proceededدیکشنری انگلیسی به فارسیاقدام کرد، اقدام کردن، رهسپار شدن، پیش رفتن، حرکت کردن، پرداختن به، ناشی شدن از