کیک فنجانیcup cake, fairy cake, patty cakeواژههای مصوب فرهنگستانکیک اسفنجی کوچک و گردی که در قوطیهای مسی جداگانه یا قالبهای کاغذی پخته میشود
کیک اسفنجیsponge cakeواژههای مصوب فرهنگستانکیک متخلخل و سبک تهیهشده از آرد خودورا و شکر و تخممرغ زده و طعمدهندهها
کیک لیوانیmug cakeواژههای مصوب فرهنگستانکیکی که در درون لیوانی بزرگ و با استفاده از تندپز در مدتی کوتاه پخته میشود
quackدیکشنری انگلیسی به فارسیگول زدن، صدای اردک، شارلاتان، قلابی، زبان باز، ادم شارلاتان، چاخان، دروغی، طبیب، قات قات کردن، صدای اردک کردن، دوای قلابی دادن
quackدیکشنری انگلیسی به فارسیگول زدن، صدای اردک، شارلاتان، قلابی، زبان باز، ادم شارلاتان، چاخان، دروغی، طبیب، قات قات کردن، صدای اردک کردن، دوای قلابی دادن