کرایۀ تکسکهایsingle-coin fareواژههای مصوب فرهنگستانکرایهای که با یک سکه یا بهامهر پرداخت میشود متـ . تکسکهای
acquittingدیکشنری انگلیسی به فارسیتبرئه، تبرئه کردن، روسفید کردن، برطرف کردن، ادا کردن، از عهده برامدن، انجام وظیفه کردن، پرداختن و تصفیه کردن، ادای نمودن، برائت کردن