racksدیکشنری انگلیسی به فارسیقفسه ها، قفسه، چنگک جا لباسی، طاقچه، بار بند، جا کلاهی، شکنجه، چرخ دندهدار، عذاب، دندانه دار کردن، سخت بازپرسی کردن از، روی چنگک گذاردن، بشدت کشیدن
سنگهای کلسیمی- قلیاییcalc-alkaline rocksواژههای مصوب فرهنگستانسنگهای آذرینی که مقدار کلسیم موجود در آنها از عناصر قلیایی بیشتر است و شاخص قلیایی آهکی آنها بین 56 تا 61 است
cracksدیکشنری انگلیسی به فارسیترک ها، ترک، شکاف، رخنه، تق تق، کاف، ترق و تروق، انشقاق، ترکانیدن، را بصدا دراوردن، شکاف برداشتن، ترکیدن، تق کردن، تق تق کردن