ravishedدیکشنری انگلیسی به فارسیزخمی شد، قاپیدن، ربودن، مسحور کردن، از خود بیخود شدن، بعفت و ناموس تجاوز کردن
نقشۀ عکسبازنگریستهphoto-revised mapواژههای مصوب فرهنگستاننقشۀ عارضهنگاشتی یا مسطحاتی که با روشهای تصویرسنجشی بازنگری شده است
ravishesدیکشنری انگلیسی به فارسیزخمی شدن، قاپیدن، ربودن، مسحور کردن، از خود بیخود شدن، بعفت و ناموس تجاوز کردن