regeneratesدیکشنری انگلیسی به فارسیبازسازی می کند، باز زادن، احیاء کردن، باز زاییدن، تهذیب کردن، دوباره خلق شدن یا کردن
regenerateدیکشنری انگلیسی به فارسیبازسازی کنید، باز زادن، احیاء کردن، باز زاییدن، تهذیب کردن، دوباره خلق شدن یا کردن، زندگی تازه و روحانی یافته
regeneratedدیکشنری انگلیسی به فارسیبازسازی شده، باز زادن، احیاء کردن، باز زاییدن، تهذیب کردن، دوباره خلق شدن یا کردن
لیف بازساختهregenerated fibreواژههای مصوب فرهنگستانلیفی که از استخراج مواد طبیعی، مانند سلولوز، از یک ماده و تبدیل آن به رشتۀ پیوسته به دست میآید