reservationدیکشنری انگلیسی به فارسیرزرو، شرط، ذخیره، کتمان، تقیه، احتیاط، قید، ملاحظه، استثناء، قطعه زمین اختصاصی
ذخیرۀ جاreservationواژههای مصوب فرهنگستاننگهداری جا در هواپیما از طرف شرکت هواپیمایی براساس درخواست مسافر
زَمداری تخمکoocyte cryopreservationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی فنّاوری که در آن تخمک زن را استخراج و منجمد و نگهداری میکنند متـ . حفظ سرمایشی تخمک
حفظ باروریfertility preservationواژههای مصوب فرهنگستانحفظ توانایی بارور شدن و تسهیل سلامت باروری ازطریق آموزش و مشاوره و درمان