مهلت، استراحت، فرجه، امان، تمدید مدت، فرجه دادن
تنفس، مهلت، استراحت، فرجه، امان، تمدید مدت، فرجه دادن
واجد شرایط، فرجه دادن
بازپرداخت، پس دادن، بر گرداندن، پس دادن به، تلافی کردن
چرت زدن، رسیده، پخته، بالغ، چیدنی، جا افتاده، پر اب
Repped
بی وقفه
respite
respite, suspension
deadline, grace, respite