فرایند برگشتپذیرreversible processواژههای مصوب فرهنگستانفرایند ترمودینامیکی آرمانیای که با تغییر بسیار جزئی شرایط بتوان آن را در جهت مخالف تکرار کرد
ملخ گاممعکوسreversible-pitch propeller/ reversible pitch propeller/ reverse-pitch propeller, reversing propeller, reversible propellerواژههای مصوب فرهنگستانملخی که گام آن را میتوان به کمتر از صفر کاهش داد تا تأثیر ترمزی ایجاد کند متـ . ملخ پسرانشو ملخ ترمزی braking propeller
برگشتپذیرreversibleواژههای مصوب فرهنگستان[شیمی] ویژگی فرایندی که توانایی برگشت داشته باشد [فیزیک] ویژگی فرایندهایی که میتوان آنها را با تغییر بسیار کوچک شرایط خارجی وارونه کرد
پادکنشگر برگشتپذیرreversible antagonistواژههای مصوب فرهنگستانپادکنشگری که اثر آن، با افزایش غلظت همکنشگر، کاهش مییابد یا از بین میرود
برگشتپذیرreversibleواژههای مصوب فرهنگستان[شیمی] ویژگی فرایندی که توانایی برگشت داشته باشد [فیزیک] ویژگی فرایندهایی که میتوان آنها را با تغییر بسیار کوچک شرایط خارجی وارونه کرد
برگشتپذیرreversibleواژههای مصوب فرهنگستان[شیمی] ویژگی فرایندی که توانایی برگشت داشته باشد [فیزیک] ویژگی فرایندهایی که میتوان آنها را با تغییر بسیار کوچک شرایط خارجی وارونه کرد
برگشتناپذیرirreversibleواژههای مصوب فرهنگستانویژگی فرایندهایی که نمیتوان آنها را با تغییر بسیار کوچک شرایط خارجی وارونه کرد