robbingدیکشنری انگلیسی به فارسیسرقت، ربودن، دزدیدن، دستبرد زدن، غارت کردن، چاپیدن، لخت کردن، سرقت کردن
بیترباییbit robbing, robbed-bit signaling, in-band signalingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی نشانکدهی/ سیگنالدهی که در آن کمارزشترین بیت از رشتۀ اطلاعات برداشته میشود و برای واپایش ارتباط به کار میرود
سابیدنflatting down, rubbing downواژههای مصوب فرهنگستانکشیدن کاغذ سنبادۀ نرم خشک یا تر بر سطح مادۀ پوششی خشک برای نرم و صاف کردن سطح
بیترباییbit robbing, robbed-bit signaling, in-band signalingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی نشانکدهی/ سیگنالدهی که در آن کمارزشترین بیت از رشتۀ اطلاعات برداشته میشود و برای واپایش ارتباط به کار میرود