routsدیکشنری انگلیسی به فارسیمسیرها، بی نظمی و اغتشاش، طغیان، جمع، گروه، وفور، تار و مار کردن، با پوزه کاویدن، بطور اشفته گریزاندن، کاملا شکست دادن
پروتزفرهنگ فارسی معین(پُ رُ تِ) [ فر. ] (اِ.) ~هر نوع وسیلة مصنوعی جانشین برای جبران نقص عضو، حفظ زیبایی یا هر دو. مانند دندان ، چشم یا پای مصنوعی .
roostsدیکشنری انگلیسی به فارسیرعد و برق، لانه مرغ، نشیمن گاه پرنده، جای شب بسر بردن، شب بسر بردن، بیتوته کردن، منزل کردن