rustleدیکشنری انگلیسی به فارسیخسته کننده، خش خش، صدای برگ خشک، خش خش کردن، صدا کردن، صدا دراوردن از، صدای برگ خشک ایجاد کردن
rustledدیکشنری انگلیسی به فارسیخسته شده، خش خش کردن، صدا کردن، صدا دراوردن از، صدای برگ خشک ایجاد کردن
rustlesدیکشنری انگلیسی به فارسیمزرعه، خش خش، صدای برگ خشک، خش خش کردن، صدا کردن، صدا دراوردن از، صدای برگ خشک ایجاد کردن
rustledدیکشنری انگلیسی به فارسیخسته شده، خش خش کردن، صدا کردن، صدا دراوردن از، صدای برگ خشک ایجاد کردن
rustlesدیکشنری انگلیسی به فارسیمزرعه، خش خش، صدای برگ خشک، خش خش کردن، صدا کردن، صدا دراوردن از، صدای برگ خشک ایجاد کردن
rustledدیکشنری انگلیسی به فارسیخسته شده، خش خش کردن، صدا کردن، صدا دراوردن از، صدای برگ خشک ایجاد کردن
rustlesدیکشنری انگلیسی به فارسیمزرعه، خش خش، صدای برگ خشک، خش خش کردن، صدا کردن، صدا دراوردن از، صدای برگ خشک ایجاد کردن