secludesدیکشنری انگلیسی به فارسیمحروم می شود، منزوی کردن، گوشه انزوا اختیار کردن، جدا کردن، مجزا کردن، منزوی شدن
گوشه گیردیکشنری فارسی به انگلیسیaloof, antisocial, hermit, inward, retired, retiring, secluded, wallflower