سایه ها، برف، برف باریدن، برف امدن
آروغ زدن
تنفس، خاموش شدن، بافوت خاموش کردن، انفیه زدن
snubs، جلو گیری، سرزنش، سرزنش کردن، خاموش کردن، نوک کسی را چیدن سربالا
اسطوره ها
اسنواشون
snowshed، سایبان برفی، پناهگاه روستایی در برابر برف
اسنوپوشی، لباس پنبه دار زمستانی مخصوص بچه
snowshoer
besnows