تبرئه، هوشیار بودن، بهوش اوردن، از مستی دراوردن
sabered
نوشیدنی
samphire، رازیانه آبی، کاکله
سر دوش
راحت تر، هوشیار، عاقل، موقر، متین، سنگین، بهوش، میانه رو
unsobered