سلاللغتنامه دهخداسلال . [ س َل ْلا ] (ع ص ) سله گر. (دهار). سله باف . (مهذب الاسماء). سازنده ٔ سبد. (ناظم الاطباء). || سله فروش . (دهار). || دزد چارپایان . (ناظم الاطباء).
شلاللغتنامه دهخداشلال . [ ش َ ل ِ ] (ع ص ، اِ) مبنی بر کسر است ،در دعا می گویند: لا شللا و لا شلال ؛ تباه مباد دست تو. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).