مراقبتهای سرپاییoutpatient care, ambulatory careواژههای مصوب فرهنگستانمراقبتهای پزشکی که در مراکز درمانی به بیماران سرپایی ارائه میشود
soreدیکشنری انگلیسی به فارسیدرد دارد، زخم، جراحت، جای زخم، ریش، دلریش کننده، مجروح کردن، دردناک، مجروح، دشوار، مبرم، خشن