spannerدیکشنری انگلیسی به فارسیدندانه دار کردن، مهره پیچ، اچار، مهرهگشا، بندقیقاجی، گلنگدن، وجب کننده
مرزگسترboundary spannerواژههای مصوب فرهنگستانکسی که اطلاعات را از یک گروه اجتماعی به گروههای اجتماعی دیگر منتقل میکند