springingدیکشنری انگلیسی به فارسیبهار، پریدن، لی لی کردن، جهش کردن، جهیدن، قابل ارتجاع بودن، حالت فنری داشتن
خط پاکارspringing lineواژههای مصوب فرهنگستانخط افقی فرضی که دو پاکار هر قوس یا چَفته یا طاق را به هم وصل میکند
سنگ پاکارspringer 2, abacus, springing stoneواژههای مصوب فرهنگستاننخستین قطعۀ سنگ یا ساختمایهای (material) که بر روی پاکار هریک از دو طرف قوس قرار میگیرد