stableدیکشنری انگلیسی به فارسیپایدار، اصطبل، طویله، ثابت کردن، استوار شدن، در طویله بستن، جا دادن، ثابت، باثبات، استوار، محکم، پایا، مداوم، پا بر جا
unstablerدیکشنری انگلیسی به فارسیunstabler، بی ثبات، متزلزل، نا پایدار، نااستوار، لرزان، ناپایا، بی پایه، زود گذر