stepدیکشنری انگلیسی به فارسیگام، مرحله، قدم، پله، رکاب، رفتار، پلکان، صدای پا، رتبه، درجه، قدم زدن، قدم برداشتن
steepدیکشنری انگلیسی به فارسیشیب تند، مایع، خیساندن، فرو کردن، اشباع کردن، شیب دادن، تند، گزاف، سراشیب، سرازیر
stepدیکشنری انگلیسی به فارسیگام، مرحله، قدم، پله، رکاب، رفتار، پلکان، صدای پا، رتبه، درجه، قدم زدن، قدم برداشتن
stepدیکشنری انگلیسی به فارسیگام، مرحله، قدم، پله، رکاب، رفتار، پلکان، صدای پا، رتبه، درجه، قدم زدن، قدم برداشتن