تنگ و باریک
تنگ، تنگه، تنگنا، بغاز، باب، در تنگنا، باریک، دشوار، در مضیقه
تنگه
تنگه کره
تنگه برینگ
تنگه منای
آبراهۀ باریکی که دو تودۀ بزرگ آب را به هم متصل میکند
overdisrait
توزیع، سر بهوا، گیج
فراتر رفتن