ارتعاش کششیstretching vibrationواژههای مصوب فرهنگستانارتعاشی که نتیجۀ جابهجایی یعنی بلند و کوتاه شدن طول پیوندها در درون مولکول نسبت به وضعیت تعادلی آنهاست
stretchingدیکشنری انگلیسی به فارسیکشش، کشیدن، بسط دادن، امتداد دادن، منبسط کردن، کش امدن، کش اوردن، کش دادن، گشاد شدن، طولانی کردن
ارتعاش کششی نامتقارنunsymmetrical stretching vibration, antisymmetrical stretching vibration, asymmetrical stretching vibrationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی ارتعاش کششی که در آن طول دو پیوند در زمانهای متفاوت بلند و کوتاه میشود
stretchingدیکشنری انگلیسی به فارسیکشش، کشیدن، بسط دادن، امتداد دادن، منبسط کردن، کش امدن، کش اوردن، کش دادن، گشاد شدن، طولانی کردن
stretchingدیکشنری انگلیسی به فارسیکشش، کشیدن، بسط دادن، امتداد دادن، منبسط کردن، کش امدن، کش اوردن، کش دادن، گشاد شدن، طولانی کردن