کشت نواریstrip croppingواژههای مصوب فرهنگستانکشت بر روی خطوط تراز بهصورت نوارهایی متناوب از زمین باز و معمولاً عمود بر جهت شیب زمین برای جلوگیری از فرسایش خاک
stripدیکشنری انگلیسی به فارسینوار، باریکه، خش، برهنه کردن، محروم کردن از، لخت کردن، چاک دادن، تهی کردن
stripدیکشنری انگلیسی به فارسینوار، باریکه، خش، برهنه کردن، محروم کردن از، لخت کردن، چاک دادن، تهی کردن
حاشیۀ باند پروازstripواژههای مصوب فرهنگستانکنارههای تسطیحشدۀ باند پرواز، از قبل از آستانه تا انتهای باند، که در برابر بارهای واردۀ ناشی از وزن هواپیما و خودرو آتشنشانی و ماشینهای برفروب مقاوم است متـ . حاشیه
stripدیکشنری انگلیسی به فارسینوار، باریکه، خش، برهنه کردن، محروم کردن از، لخت کردن، چاک دادن، تهی کردن