سوگند یاد کرد، فحش دادن، سوگند خوردن، ناسزا گفتن، قسم دادن، عهد کردن
professed, sworn
ardent, strong, sworn, trusty, faithful
پیش بینی شده
مزارع
فراموش نشدنی
شمارش معکوس
mainsworn