ممنون
سوگند خورد، فحش دادن، سوگند خوردن، ناسزا گفتن، قسم دادن، عهد کردن
سویور. (اِ) آلودگی . (فرهنگستان ).
garbage collector
شوهر
شور و صلاح، مشورت.