چکشی باپاشنهmartelé au talon (fr.)واژههای مصوب فرهنگستاننوعی کمانهکشی که در آن نوازنده صداها را با یک خیز قوی و کوتاه، بدون برداشتن کمانه از روی سیم و با استفاده از قسمت نزدیک به محل گرفتنِ کمانه، در انتهای صداها اجرا میکند
تالنلغتنامه دهخداتالن . [ ل ُ ] (اِخ ) اومر. از صاحب منصبان اداری فرانسه که بسال 1595 م . در پاریس متولد شد و در جنگی که در زمان کودکی لوئی چهاردهم (1648- 1653 م .) بین طرفداران پارلمان و درب
تالینلغتنامه دهخداتالین . (اِخ ) پایتخت استونی بر کنار خلیج فنلاند، دارای 145000 تن سکنه و صادرات آن چوب است . روسها این شهر را «روال » میگویند.
تالینلغتنامه دهخداتالین . (اِخ ) دهی است از دهستان ترگور بخش سلوانا شهرستان ارومیه . در17500 گزی شمال سلوانا در مسیر راه ارابه رو موانا قرار دارد. در دره واقع و هوای آن معتدل است و 109 تن سکنه دارد. آب آن از روضه چای و محصول آ
تالینلغتنامه دهخداتالین . [ ی َ ] (اِخ ) ژان - لامبر (1767 - 1820 م .). وی یکی از مردان سیاسی و انقلابی فرانسه بود و در پاریس متولد شد و در همان جا درگذشت . پدرش صاحب مهمانخانه و خود عضو تجارتخانه بود، روزنامه ٔ «لامی دِ سیتُو
گردانbattalionواژههای مصوب فرهنگستانیگانی راهکنشی که از یک ستاد فرماندهی و دو یا چند گروهان یا گروهان آتشبار و واحدهای کوچکتر تشکیل میشود