گرایش فشارpressure tendency, barometric tendencyواژههای مصوب فرهنگستانمقدار و چگونگی تغییر فشار در دورۀ زمانی معین
گرایش بدگمانانهparanoid tendencyواژههای مصوب فرهنگستانتمایل به بیاعتمادی و باورهای بدگمانانه و دید منفی نسبت به خود و دیگران
گرایش به خوردگیcorrosion tendencyواژههای مصوب فرهنگستانواکنشپذیری فلز با محیط اطراف که برحسب تغییر در انرژی آزاد گیبس اندازهگیری میشود
گرایش به مرکزcentral tendencyواژههای مصوب فرهنگستانمجتمع شدن نقاط دادههای یک توزیع در حول یک مقدار کمابیش واقع در مرکز
گرایش خودشکوفانیactualizing tendencyواژههای مصوب فرهنگستاندر نظریة شخصیت انسانگرایانه، گرایش ذاتی انسانها به رشد و به فعلیت درآوردن استعدادهایشان
گرایش فشارpressure tendency, barometric tendencyواژههای مصوب فرهنگستانمقدار و چگونگی تغییر فشار در دورۀ زمانی معین
گرایش بدگمانانهparanoid tendencyواژههای مصوب فرهنگستانتمایل به بیاعتمادی و باورهای بدگمانانه و دید منفی نسبت به خود و دیگران
گرایش به خوردگیcorrosion tendencyواژههای مصوب فرهنگستانواکنشپذیری فلز با محیط اطراف که برحسب تغییر در انرژی آزاد گیبس اندازهگیری میشود
گرایش به مرکزcentral tendencyواژههای مصوب فرهنگستانمجتمع شدن نقاط دادههای یک توزیع در حول یک مقدار کمابیش واقع در مرکز
گرایش خودشکوفانیactualizing tendencyواژههای مصوب فرهنگستاندر نظریة شخصیت انسانگرایانه، گرایش ذاتی انسانها به رشد و به فعلیت درآوردن استعدادهایشان
رغبتدیکشنری فارسی به انگلیسیappetite, eagerness, interest, penchant, relish, tendency, will, willingness, zest
هدفدیکشنری فارسی به انگلیسیaim, butt, design, destination, end, goal, intent, object, objective, purpose, target, tendency, Mark
تمایلدیکشنری فارسی به انگلیسیacity _, ability _, ably _, bent, bias, current, drift, goodwill, gusto, interest, leaning, preconception, predisposition, sentiment, set, slope, tendency, tip, trend, turn, will
میلدیکشنری فارسی به انگلیسیaccord, bar, disposition, fancy, impulse, leaning, M , mil, mile, mill, pleasure, proclivity, readiness, relish, rod, slope, stomach, tendency, will, willingness, wish
خوشجریانیease of flow, flow tendencyواژههای مصوب فرهنگستانمیزان سهولت شارش یک مذاب بهدلیل گرانرَوی آن