دستشویی مخزندارretention toiletواژههای مصوب فرهنگستانسامانة دستشویی که همة مایعات دفعی را نگه میدارد
آزمون یکدُمیone-tailed test, one-tailed hypothesis testواژههای مصوب فرهنگستاننوعی آزمون فرض آماری که ناحیۀ رد آن فقط در یکی از دُمهای توزیع نمونهگیری آمارۀ آزمون قرار دارد متـ . آزمون یکطرفه one-sided test
هواگرد دُمسفید،دُمسفیدwhite-tailedواژههای مصوب فرهنگستانهواگردی فاقد نشان تجاری که یا آمادة فروش و اجاره است یا در نمایشگاه در معرض دید عموم قرار میگیرد
آرایشدیکشنری فارسی به انگلیسیadornment, arrangement, array, decoration, disposal, disposition, embellishment, formation, scheme, toilet, toilette, trim
جامهدیکشنری فارسی به انگلیسیapparel, attire, clothes, clothing, costume, couture, drag, dress, garb, garment, habiliment, raiment, suit, toilet, toilette, vestment, vesture, wear, wearables