تونیلغتنامه دهخداتونی . (ص نسبی ، اِ) دزد و عیار و راهزن باشد. (برهان ) (آنندراج )(از انجمن آرا). که غالباً در تونها و گلخن های حمامها پنهان گردند. (آنندراج ) (از انجمن آرا). جلف و عیار، زیرا که اکثر در تون حمام می باشند. (فرهنگ رشیدی ). دزد و عیار. (فرهنگ جهانگیری ). کناس و دزد و دغاباز. (غی
تونیفرهنگ فارسی عمید۱. تونتاب.۲. کسی که در گلخن حمام زندگی کند.۳. [مجاز] خانهبهدوش؛ آواره.۴. [مجاز] دزد؛ راهزن.
شیک (خودمانی)دیکشنری فارسی به انگلیسیgroovy, hip, kicky, nifty, sharp, slap-up, snazzy, tony, with-it