سوخت تایریtire-derived fuelواژههای مصوب فرهنگستاننوعی سوخت که از خرد کردن تایرهای فرسوده به دست میآید
درجۀ عادیeconomy class, tourist classواژههای مصوب فرهنگستاننوعی درجه در مسافرتهای هوایی که نرخ آن از سایر درجات ارزانتر است و در آن خدمات کمتری به مسافر ارائه میشود؛ پایینترین سطح خدمات مسافرتی متـ . عادی 2، درجۀ گردشگری
گردشگر 2touristواژههای مصوب فرهنگستانشخصی که بهطور موقت محل زندگی خود را به قصد سفر و بازدید از مکانهای دیدنی ترک میکند متـ . جهانگرد * مصوب فرهنگستان اول
آبگَردwater touristواژههای مصوب فرهنگستانگردشگری که برای ارضای حس کنجکاوی خود با قایق به مشاهدۀ جاذبههای آبی میپردازد
گردشگر 2touristواژههای مصوب فرهنگستانشخصی که بهطور موقت محل زندگی خود را به قصد سفر و بازدید از مکانهای دیدنی ترک میکند متـ . جهانگرد * مصوب فرهنگستان اول