treatedدیکشنری انگلیسی به فارسیتحت درمان، رفتار کردن، درمان کردن، تلقی کردن، سالم کردن، مورد عمل قرار دادن، بحث کردن، مربوط بودن به، مهمان کردن، درمان شدن
private treatyدیکشنری انگلیسی به فارسیپیمان خصوصی، معامله خصوصی، معامله کالا یا توافق فروشنده وخریدار
private treatyدیکشنری انگلیسی به فارسیپیمان خصوصی، معامله خصوصی، معامله کالا یا توافق فروشنده وخریدار