ماشین تجزیهsorting machine, machine à trier (fr.)واژههای مصوب فرهنگستاندستگاه مکانیکی یا برقی خودکار و نیمهخودکار برای تجزیۀ انواع مرسولات پُستی
طرارلغتنامه دهخداطرار. [ طُ ] (اِخ ) شهرکی است [ بماوراءالنهر ] که اندر وی مسلمانان و ترکانند و جای بازرگانان است . (حدود العالم ). مخفف اطرار و رجوع به طراربند و اطرار شود : ای بی بصر حکایت بختنصر مگوی وز سامری هزار سمر یادگار گیربغداد را به طرفه ٔ بغداد ب
طرارلغتنامه دهخداطرار. [طَرْ را ] (ع ص ) کیسه بر. (منتهی الارب ) (مجمل اللغة).بمعنی عیار است که کیسه بر باشد. (برهان ). گره بر. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). دزد. (غیاث اللغات ). دزد که آستین تا گریوان بشکافد. (مهذب الاسماء) : آنکه طرار است زر و سیم برد و این جهان <br
ترگورلغتنامه دهخداترگور.[ ت َ گ َ وَ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای سه گانه بخش سلوانای شهرستان ارومیه است . این دهستان در قسمت شمالی بخش واقع و هوای آن سردسیر و کوهستانی است . از شمال بدهستان برادوست ، از جنوب به دشت ، از خاور به روضه چای و از باختر به مرز ایران و ترکیه محدود است .رودخانه ٔ نا
ساعیدیکشنری فارسی به انگلیسیactive, assiduous, industrious, laborious, patient, sedulous, studious, trier, Trojan
کوشادیکشنری فارسی به انگلیسیassiduous, diligent, industrious, laborious, painstaking, patient, sedulous, studious, trier