tubingدیکشنری انگلیسی به فارسیلوله، لوله گذاری، لوله سازی، لوله اب، نصب لوله، لوله بدون درز، مصالح لوله سازی ولوله کشی
توبنلغتنامه دهخداتوبن . [ ب ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش رامسر است که در شهرستان تنکابن واقع است و 190 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
توبنلغتنامه دهخداتوبن . [ ب ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان نشتا است که در شهرستان تنکابن واقع است و 410 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
توبینلغتنامه دهخداتوبین . (اِخ ) دهی از دهستان چهاردانگه است که در بخش هوراند شهرستان اهر واقع است و 122 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
tubingsدیکشنری انگلیسی به فارسیلوله ها، لوله گذاری، لوله سازی، لوله اب، نصب لوله، لوله بدون درز، مصالح لوله سازی ولوله کشی
لولهtubing, tubeواژههای مصوب فرهنگستانمجرای انعطافپذیری که در قالب گوش قرار داده میشود و قالب را به سمعکِ پشتِگوشی وصل میکند
tubingsدیکشنری انگلیسی به فارسیلوله ها، لوله گذاری، لوله سازی، لوله اب، نصب لوله، لوله بدون درز، مصالح لوله سازی ولوله کشی