شکمبارۀ دورهایbinge-eaterواژههای مصوب فرهنگستانفردی که به مقدار بسیار زیاد در فواصل زمانی کوتاه و بهصورت تکراری و مهارنشده غذا مصرف میکند
اختلال شکمبارگی دورهایbinge-eating disorderواژههای مصوب فرهنگستاناختلالی که در آن فرد بهصورت دورهای، در فواصل زمانی کوتاه، بهصورت تکراری، به مقدار بسیار زیاد و مهارنشده غذا مصرف میکند اختـ . اختلال شد BED
شکمبارگی دورهایbinge-eating, compulsive eatingواژههای مصوب فرهنگستانمصرف غذا به مقدار بسیار زیاد در فواصل زمانی کوتاه و بهصورت تکراری و مهارنشده ازنظر مقدار و نوع
فَرَس اعظمPegasus, Peg, Winged Horseواژههای مصوب فرهنگستانهفتمین صورت فلکی بزرگ در نیمکرۀ شمالی آسمان که به شکل اسبی بالدار تصور میشود
scavengedدیکشنری انگلیسی به فارسیریخته گری، تمیز کردن، در اشغال کاوش کردن، سپوری کردن، تنظیف کردن، جاروب کردن