تهویۀ لایۀ آمیختهmixed-layer ventingواژههای مصوب فرهنگستانخروج آلایندهها از قلۀ لایۀ مرزی جوّ ازطریق وارونگی کلاهکی لایۀ مرزی
تهویۀ لایۀ آمیختهmixed-layer ventingواژههای مصوب فرهنگستانخروج آلایندهها از قلۀ لایۀ مرزی جوّ ازطریق وارونگی کلاهکی لایۀ مرزی
inventingدیکشنری انگلیسی به فارسیاختراع، ساختن، اختراع کردن، ابداع کردن، از پیش خود ساختن، جعل کردن، چاپ زدن، تاسیس کردن، از خود در آوردن
زیتهویهbioventingواژههای مصوب فرهنگستانفرایند هوادهی خاک در ناحیۀ اشباعنشده با کار گذاشتن مجاری تهویه برای برانگیختن فعالیت زیستی درجا و بهینهسازی تجزیۀ زیستی ترکیبات آلی
تهویۀ لایۀ آمیختهmixed-layer ventingواژههای مصوب فرهنگستانخروج آلایندهها از قلۀ لایۀ مرزی جوّ ازطریق وارونگی کلاهکی لایۀ مرزی
preventingدیکشنری انگلیسی به فارسیجلوگیری از، مانع شدن، منع کردن، ممانعت کردن، باز داشتن، پیش گیری کردن، جلو گیری کردن